کد تقویم

سفارش تبلیغ
صبا ویژن
سنگى که به غصب در خانه است ، در گرو ویرانى کاشانه است . [ و این گفتار از پیامبر ( ص ) روایت شده است و شگفت نیست که دو سخن همدیگر را ماند که از یک چاه کشیده است و در دو دلو ریخته . ] [نهج البلاغه]
 
یکشنبه 89 آبان 16 , ساعت 10:57 عصر

هر کس در اول ماه ذی الحجه روزه بگیرد خداوند متعال ثواب چند سال روزه داری را برای او می نویسد.و هرکس 9روز اول این ماه را روزه بگیرد خداوند ثواب یک عمر روزه داری را برای او می نویسد.


جمعه 89 آبان 14 , ساعت 8:44 عصر

چگونگى شهادت امام جواد(ع) 

کتاب: زندگانى امام جواد (ع) ص 126<\/h3>

در مورد شهادت امام جواد ( علیه السلام) یک دسته از روایات مى‏گویند آن حضرت به دست همسرش ام الفضل، دختر مأمون، به اشاره معتصم مسموم گشت. ولى روایتى دیگر مى‏گوید: بعد از آنکه معتصم امام را به بغداد طلبید... به وسیله «اشناس» شربتى از پرتقال براى امام فرستاد و اشناس به او گفت: پیش از شما امیرالمؤمنین به احمد بن ابى داوود و سعید بن خضیب و گروهى از بزرگان از این شربت نوشانیده و امر کرده است شما هم آن را با آب یخ بنوشید. این بگفت و یخ آماده کرد. امام فرمود: در شب آن را مى‏نوشم. اشناس گفت: باید خنک نوشیده شود و الان یخ آن آب مى‏شود و اصرار کرد و امام ( علیه السلام) با علم به عمل آنان آن را نوشید» .

در جاى دیگرى آمده است که ابن ابى داوود بعد از ماجرایى مربوط به قطع دست سارق که امام ( علیه السلام) دیگران را مجاب کرد و معتصم به سخن امام عمل کرد و حرف دیگران را رد کرد، معتصم را به کشتن امام تحریک کرد. ابن ابى داوود مى‏گوید: «پس به معتصم گفتم: خیر خواهى براى امیرالمؤمنین بر من واجب است و من واجب است و من در این جهت سخنى مى‏گویم که مى‏دانم با آن به آتش (جهنم) مى‏افتم!

معتصم گفت: آن سخن چیست؟

گفتم: (چگونه) امیرالمؤمنین براى امرى از امور دینى که اتفاق افتاده است فقهاء و علماء مردم را جمع کرد و حکم آن حادثه را از آنان پرسید و آنان حکم آن را به طورى که مى‏دانستند گفتند و در مجلس، اعضاى خانواده امیرالمؤمنین و فرماندهان و وزراء و دبیران حضور داشتند و مردم از پشت در به آنچه که در مجلس مى‏گذشت گوش مى‏دادند... آنگاه به خاطر گفته مردى که نیمى از مردم به امامت او معتقدند و ادعا مى‏کنند او از امیرالمؤمنین شایسته‏تر به مقام او است، تمامى سخنان آن علماء و فقهاء را رها کرد و به حکم آن مرد حکم کرد؟ !

پس رنگ معتصم تغییر کرد و متوجه هشدار من شد و گفت: خدا در برابر این خیر خواهیت به تو پاداش نیک عطا کند!

پس در روز چهارم یکى از دبیران وزرایش را مأمور کرد تا ابوجعفر ( علیه السلام) را به منزل خود دعوت کند، او چنین کرد ولى ابوجعفر ( علیه السلام) نپذیرفت و گفت: تو مى‏دانى که من در مجالس شما حاضر نمى‏شوم. آن شخص گفت: من شما را براى ضیافتى دعوت مى‏کنم و دوست دارم بر فرش خانه من قدم بگذارى و من با ورود شما به منزلم متبرک شوم. و فلان بن فلان از وزراى خلیفه دوست دارد خدمت شما برسد.

پس آن حضرت ( علیه السلام) به منزل او رفت و چون غذا خورد احساس مسمومیت کرد و مرکب خود را طلبید. صاحب خانه از او خواست نرود، ابوجعفر ( علیه السلام) فرمود: بیرون رفتن من از خانه تو براى تو بهتر است!

پس در آن روز و شب حال او منقلب بود تا اینکه رحلت نمود................................التماس دعا 

 

 

 

شهادت حضرت جواد الائمه(ع) تسلیت باد


یکشنبه 89 آبان 9 , ساعت 6:15 عصر

توهین به مقدسات در فقه وحقوق کیفری

اعتقاد به مقدسات سابقه طولانی دارد.واز زمانی که بشر بوده است یک سری اموری بوده که نزد انسانها داری احترام ویژه وقداست خاصی بوده است .مفهوم مقدس در معناهای پاک کرده وبه پاکی یاد شده و منزه وبه مرد خدا که از منهیات پرهیز کرده به کار برده شده است . این کلمه هم چنین از صفات خداوند وجبرئیل می باشد .پس میتوان گفت که مقدس اموری هستند که بواسطه معنویت و پاکی و نزدیکی به خداوند دارای احترام ویژه هستند وهتک حرمت آنها حرام میباشد.

قداست در همه ادیان توحیدی بوده است چرا که در همه ادیان اموری هستند که نزد پیروان ان دین دارای جایگاهی ویژه هستند وشکستن حریم انها جایز نیست .در اسلام هم یک سری مقدساتی هست که احترام انها واجب است.اما مقدسات اسلام چه چیزهایی هستند که احترام انها واجب و هتک حرمت انها حرام میباشد؟مقدسات اسلام به چند دسته کلی تقسیم میشوند که ما خلاصه وار به انها اشاره میکنیم:

1:اعتقادات ماوراء الطبیعه الف:خدای سبحان که مقدس ترین مقدسات نزد مسلمانان است و بقیه مقدسات به مقدار دوری و نزدیکی به خداوند سنجیده میشوند.ب:اساس دین و احکام ضروری آن.ج:اساس ایین های مسیحی و یهودی و...که نزد مسلمانها از ادیان اسمانی میباشد.

2:اشخاص مقدسی که دارای قوه عصمت باشند .الف:پیامبران مخصوصا نبی مکرم اسلام ص ب:ائمه اثنی عشری و حضرت فاطمه س.چرا که نزد شیعیه عصمت اینها ثابت شده است.

3  :مکان های مقدس مثل کعبه ومساجدومشاهد مشرفهالف:کعبه ب:مساجدج مشاهد مشرفه

4:زمان های مقدس.مثل روز جمعه وشب قدر و اعیاد مذهبی

 

باید گفت که اینها مقدسات مسلمان ومخصوصا شیعیان هستند .حالا اگر کسی به اینها توهین کند در فقه و حقوق جزایی چه مجازاتی برایش در نظر گرفته اند؟

 

در فقه توهین به مقدسات در قالب عنوان سب النبی –توهین وفحس به پیامبر- بحث میشود که همه فقها قائل به اعدام چنین شخصی هستند وتزد فقهای شیعه ائمه (ع )وحضرت صدیقه طاهره( س) مشمول چنین حکمی هستند.

 

حضرت امام در تحریر الوسیله میفرمایند:من سب النبی ... وجب على سامعه قتله ‏...و کذا الحال لو سب بعض الأئمة علیهم السلام، و فی إلحاق الصدیقة الطاهرة سلام اللَّه علیها بهم وجه، بل لو رجع إلى سب النبی (ص) یقتل بلا إشکال.<<کسی که به پیامبر گرامی اسلام توهین کند واجب است کشتنش بر انکه این توهین را میشنود .وهمین حکم است در مورد سایر ائمه و توهین به حضرت صدیقه طاهره اگر به توهین به پیامبر برگردد باز هم همین حکم جاری میشود>>.ولی در مقررات کیفری ایران تا قبل از تصویب قانون مجازات اسلامی 1375فقط در قانون مطبوعات 1362توهین به مقدسات جرم بوده و با توجه به اصل قانونی بودن صرفا کسانی که از طریق مطبوعات مرتکب توهین میشدند مجازات میشدند.این لایحه مقرر میداشت که هر کس بوسیله مطبوعات به دین مبین اسلام ومقدسات ان توهین کند در صورتی که ارتدادمنجر شود حکم ارتداد...والا تعزیر میشود.

 

در سال 1375با اقتباس از نظر فقهای شیعه ماده ای تصویب شد که نواقص پیشین را رفع کرده وکسانی که به هر طریق به پیامبر گرامی اسلام و حضرات ائمه وحضرت صدیقه طاهره توهین کند قابل تعقیب کیفری دانسته است .م513قانون مجازات اسلامی مقرر میداردکه هر کس به مقدسات اسلام وهریک از انبیائ عظام و ائمه طاهرین وحضرت صدیقه طاهره اهانت کند اگر مشمول حکم ساب النبی باشد اعدام و الا...تعزیر میشود.

 

1:تحریر الوسیلة، ج‏2، ص: 477


چهارشنبه 89 آبان 5 , ساعت 7:18 عصر
شکایت قرآن
????????
...و اما مردمی عامی!که با قلب رئوف و روح آرامی?نیاز و آرزوشان را در ((الفاظِ))نشان گیرند و بس!
بی آنکه در اعماق فرمانم نشانی از خدا گیرند!و پا در راه بگذارند!من از اینان گله دارم ...هزاران?صدهزاران?من گله دارم.
ولیکن... یکی خواند مرا گنگ و غلط با چهچهی گویی که آهنگ غنا هستم.
یکی آویزدم بر گردنش...گویی صلیبی?از طلا هستم!        
یکی نالد مرا در بزمِ غم?گویی که شعر مردگان هستم! 
یکی بندد مرا در بازویش?گوید که((خَیرٌحافِظا))هستم!
یکی هم بهر حفظ جان و مالش?غافل از یاد خدایش میدمد یک قطعه ام را بر خودش?بر خانه اش?...بر جان و مال و بچه اشیتا از بلاها درامان باشد.
به هنگام مرض?...آنجا که دکتر عاجز از درمان ?دواها بی اثر گردد?مرا شویند ونوشند?که شاید آب((الفاظم))علاج دردشان باشد.
در آن دم که عزیزی از وطن عزم سفر دارد?مادری یا خواهری یا همسری?در بدرقه براو نظر دارد?پلی از من به بالای سرش بندد که دائم از خطرها در امان باشد.
به دیوار مناره...بر فراز گنبد وباره?به گرد هر ضریح و تکیه و مدفن و قندیل شبستانها?با خط تزئین سردرهم?معمّا وار و ناخوانا?مرا با صنعت تذهیب?آری...عرضه می دارند.
برای نذر دنیا و ثواب آخرت از((باء))تا((سین))خواندنم را با شتابی ختم می گیرند...وتنها ذکر((الفاظم)) تهی از معنی آنها و چون وردی مقدس?بی تفهّم?بی تعقّل?بی ت?مّل?بی تفکّر?از برای رفع حاجت یا ثواب آن نثار رفتگان و بس.
فلانی در تمام زندگی با من ندارد آشنایی ولی هنگام تردید و بلاتکلیفی اش ?در انتخاب مسکن ویاری?و یا آغاز هر کاری?به دامانم زند دست و گشاید بین اوراقم که یابد راه خود را خوب یا بد یا میانه.
برای یمن هر مسکن?مرا با آب و آئینه به آنجا می برند?اول که شاید?تا مبارک گردد آن خانه.کنار هفت سین سفرشان اندر صف سنجد?سماق وسیر.
به همراه صداق زن به پیش چشم داماد و عروسِ ِنقره ای دامن?به بالین مریضان?توی جیب مردمان?بر سینه نوباوگان?بر روی قبر مردگان?من حاضرم? من حاضرم...
اما چرا از بهر چه؟این کارها با این کتاب؟!اگرچه بُوَد برخی صواب(نادرست) ?برخی ثواب!
اما(تحرک)مقصد است؟یا آنکه?در منظور ما تنها?(تبرّک)مقصد است؟
                                ????????
آیا قرآن فقط برای این کارهاست یا به منظور دیگری نازل شده؟
آیا قرآن فقط برای این کارهاست یا به منظور دیگری نازل شده؟
آیا قرآن فقط برای این کارهاست یا به منظور دیگری نازل شده؟
فکر کنیم و به خود جواب دهیم.
 

سه شنبه 89 آبان 4 , ساعت 8:34 عصر

می خواهم با این عکس  شما را به سرزمینی که در این ماه هر یک از ما آرزوی دیدنش را داریم ببرم

این عکس را خودم در 28خرداد ماه امسال گرفته ام. انشاال.. که با دیدن این عکس ما را از دعای خیر خود فراموش نکنید.

" التماس دعا "


جمعه 89 مهر 30 , ساعت 7:27 عصر

خاطره ای از سعید افتاده هر سینی

 

سه تفنگدار

 

 

 

ایام محرم بودو بچه ها در روز?زمانی را اختصاص داده بودند به عزاداری و سینه زنی. سنگر را سیاه پوش کرده بودند و چراغ ها خاموش بود .

 

همه داشتند عزاداری می کردند?سعید و دانیال و رسول بلند شدند از سنگر رفتند بیرون؛ دنبال گلاب. هر کدام یک شیشه گرفتند دستشان و آمدند داخل سنگر و شروع به پاشیدن کردند.

 

سینه زنی تمام شد?چراغ ها را روشن کردند?بچه ها با حیرت به هم نگاه می کردند!دست و بال و لباس همه پر از جوهر سیاه شده بود!؟ بچه ها که یین داشتمد کار سه تفنگدار است?شب هر سه نفر را زیر پتو کردند و حسابی دق و دلی اشان را خالی کردند***  

 

 

 

 


جمعه 89 مهر 30 , ساعت 7:24 عصر

این هم موتور هوندای هزار


به بچه های سپاه تهران راجع به مهمان نوازی گرمساری ها خیلی گفته بود.چند بار دعوتشان کرد که به منزلشان بیایند? ولی آنها به بهانه این که خیلی گرفتاریم هر بار دعوتشان را رد می کردند.

این بار گفت:‹‹یک موتور هندای بزرگ دارم?می خواهم به جبهه هدیه کنم.دیگه خوب نیست که یک بسیجی موتور هوندای هزار سوار بشه و توی شهر این طرف و اون طرف بره!››

گفتند:‹‹قیمتش چیه؟ چند می ارزه؟››

گفت: ‹‹من نمیخوام بابتش پول بگیرم!وقتی همه دارند به جبهه کمک می کن? من بیام پول بگیرم؟اصلأ درست نیست! ››

خیلی تلاش کردند که حداقل قیمت را به او بپردازند.اما او زیر بار نرفت.قرار گذاشتند که جمعهطوری به فروتن بیاییند که ناهار بخورند و موتور را ببرند.یک وانت تویوتا لندکروز? مقداری پتوی کهنه و طناب و سه نفر سرنشین آمدند.

از طرف آقا رضا مورد استقبال قرار گرفتند.از هر دری صحبت کردند تا ظهر شد. مادر زحمت کشیده بود و ته چیین خوشمزه ای درست کرده بود. ناهار که خوردند آقا رضا غیبش زد. حدود یک ربعی چای خوردند و با پدر و مادرآقا رضا حرف زدند تا پیدایش شد.

گفتند: ‹‹خوب آقا رضا!ما دیگه باید بریم. موتور کجاست؟ ››

گفت: ‹‹من رفته بودم موتور را ببرم کنار ماشین که شما معطل نشین! ››

تشکر و خداحافظی کردند و بلند شدند.پیچ های کوچه باریک خانه آنها را رد کردند?دیدند افسار یک الاغ پیر را به قلاب اتاق تیوتا بسته.

گفت:‹‹اینم موتور هوندای هزار! ››

گفتند : ‹‹آقا رضا این بود موتور هوندای هزار؟››

گفت: ‹‹ تازه این خیلی بهتر از هوندای هزار! ››

خاطره ای از شهید رضا قندالی




جمعه 89 مهر 30 , ساعت 7:22 عصر

پرچمی تو بر بلندای زمان / بر مناره بانگ عشقی و اذان /وسعتت از درک عالم بیشتر / از زمان اندیشه تو بیشتر/ دست خدا بر سر ما خامنه‌ای / دست تو در دست خدا خامنه‌ای /ما همه سرباز توئیم خامنه‌ای / گوش به فرمان توئیم خامنه‌ای /فتنه امروز ما از خیبر است / راه چاره ذوالفقار دیگر است ذوالفقار امروز در دست علی است / شیعه آن باشد که پابست ولی است


جمعه 89 مهر 30 , ساعت 7:4 عصر

                                            چرا رابطه دختر و پسر گناه است

باید در ارتباط با جنس مخالف دست کم به دو نکته اساسى توجه کافى شود:
1.
رعایت حیاو عفاف که فراتر از پوشش و حجاب است.
2.
تکبر ورزى دخترانه.
اگر صمیمیت، رفاقت، محبت و مهرورزى... بنیاد ارتباط با جنس مخالف باشد، این رابطه آسیب‏پذیر و چراگاه شیطان است. پس دختر در ارتباط با جنس مخالف باید متکبرانه برخورد کند تا از آفت‏هاى ارتباط که هر لحظه ممکن است خرمن عفت و پاکى‏اش را به خطر اندازد، مصون ماند. هر چند اصل بر عدم ارتباط با جنس مخالف است زیرا خداوند متعال، در سوره‏هاى مائده و نساء، مردان و زنان را از ارتباط پنهانى بایکدیگر باز داشته است. امیر مؤمنان على (ع) نیز به خاطر شدت پرهیزگارى از سلام کردن به زنان اجتناب مى‏ورزید. بى تردید ما از على(ع) زاهدتر و با معنویت‏تر و مطمئن‏تر نیستیم. وقتى آن حضرت چنین احتیاط مى‏کند، وظیفه ما روشن و بى‏نیاز از توضیح است. پس، ضمن تأکید مجدد بر حفظ حرمت انسانى، شما را به رعایت مقررات دینى و اخلاقى در ارتباطها، به ویژه رابطه با جنس مخالف، توصیه مى‏کنیم. مبادا با نگاهى آلوده و کلامى خلاف موازین شرعى، سرمایه انسانى و عفاف و حیا و کرامت انسانى خود را به خطر اندازید.
هم چنان که گفتیم منکر این نیستیم که یکی از نیازهای طبیعی انسان وقتی که به سن نوجوانی و بلوغ می رسد، ازدواج و رابطه با جنس مخالف است. اصل وجود این نیاز و احساس طبیعی، در همه انسان ها نهاده شده تا پسر و دختر انگیزه لازم را برای تشکیل زندگی مشترک داشته باشند شدت این انگیزه به حدی است که آنها را از خانواده خود جدا می کند و آماده می کند تا با وجود همه مشکلات و سختی ها، در کنار هم باشند و سبب آرامش روح و روان یکدیگر گردند.
خداوند در سوره روم آیه 21 نیز به این پدیده اشاره کرده است و آن را یکی از نشانه های رحمت خود می داند.بنا بر این اصل رابطه دختر و پسر ممنوع نشده است بلکه اسلام آن را روش مند و نظام مند کرده است زیرا اگر این نیاز نیز مانند سایر نیازهای جسمی و روانی، بخواهد به طور کامل ارضا شود و انسان را دچار مشکلی نکند باید تحت ضابطه، نظم و شرایط خاص خود باشد. افراط و تفریط و پیروی نکردن از توصیه های عقل و شروع، نه تنها در مسیر ارضای این نیاز، مانع ایجاد می کند، بلکه تأثیرات مخربی در دیگر زمینه های زندگی انسان ایجاد می کند.
سوال کرده اید اگر ممنوع است چرا در ما گذاشته شده است؟ خیلی چیزها در ما گذاشته شده است ولی ما باید به کمک عقل استفاده صحیه و معتدل از آن را یاد بگیریم مثلا در ما قوه خشم و غضب هم گذاشته شده است آیا باید با همه با عصبانیت و خشم رفتار کنیم یا باید عصبانیت و خشم در جای خود استفاده کنیم.
یا ما قدرت بر دیدن وشنیدن داریم آیا مجازیم هر چه را هر چند به ضر ما باشد ببینیم و بشنویم قطعا پاسخ شما منفی خواهد بود.
در مورد ارتباط دختر و پسر نیز این احساس در ما وجود دارد و غیر قابل انکار است ولی باید با این احساس عا قلانه برخورد کرد واز افراط و تفریط یاید اجتناب کرد.

اسلام به طور کلی (خواه دختر و پسر یا زن و مرد نامحرم)به منظور حفظ عفت عمومی ،هر گونه ارتباط نامشروع با نامحرم اعم از سخن گفتن از روی شهوت، نگاه شهوت آمیز، تماس بدنی و عمل زناشویی را ممنوع کرده و بر حیا و عفت و پاکدامنی تأکید نموده است.
پیامبر اکرم(ص) از سخن گفتن زن با مرد نامحرمی نهی کرد و فرمود: "هر مرد با زن نامحرمی دست دهد، دچار غضب الهی شود و هر کس با زن نامحرمی همراه شود و در جای خلوتی قرار گیرد، در زنجیری از آتش قرار خواهد گرفت".(1)
فقها بر اساس روایات معصومان دربارة روابط با نامحرمی احکامی را بیان داشته اند که به پاره ای از آن‌ها اشاره می‌کنیم:
1
ـ خانم ها می توانند با نامحرمی صحبت نمایند، مشروط به این که:
1
ـ به قصد لذت نباشد،
2
ـ صدای خود را نازک و تلطیف نکنند،
3
ـ خوف فتنه نباشد.(2)
مسئله 2ـ هر کسی که نگاه کردن به او جایز نیست،‌ تماس بدنی با او نیز جایز نیست و هر گونه لمس کردن بدن با هر عضوی باشد، حرام است و باید از آن اجتناب کرد، مگر این که از روی لباس و بدون قصد لذت باشد3.(

)مسئلة 3ـ اگر مرد و زن نامحرم در محل خلوتی باشند که کسی آن جا نباشد و دیگری هم نتواند وارد شود، چنانچه بترسند که به حرام بیفتند، باید از آن‌جا بیرون روند و ماندن آن‌ها در آن مکان حرام است.

(4)واقعیت آن است که غریزه جنسی از نیرومندترین غرایز در وجود انسان است که بسیاری از رفتارهای انسانی را شکل می دهد و به گونه های مختلف ظهور و بروز دارد. اسلام که یک مکتب جامع است و مى خواهد مردان و زنان مسلمان ,از یک طرف روحى آرام و اعصابى سالم و چشم و گوشى پاک داشته باشند تا بتوانند قله هاى رفیع انسانی و رستگارى را فتح نمایند و از طرف دیگر به نیازهای غریزی و فطری خود نیز دست یابند ، بنابراین با حساسیت ویژه , اما واقع بینانه و لحاظ کردن طبیعت و امیال درونى و خواسته هاى نفسانى انسان , قوانین و احکامى را جهت حفظ و نگه دارى فرد و جامعه در خط اعتدال و میانه روى وضع کرده است . از جمله آن احکام ، چگونگی ارتباط با جنس مخالف است .اینها همه به سبب این است که اسلام از جانب کسى براى هدایت انسان ها فرستاده شده است که خالق فطرت وغریزه با تمامى استعدادهاى بهینه و ذخیره شده در انسان است . بنابراین هر عاملى که موجب تحریک انگیزه هاى شهوانى درانسان شود و موجب اختلال در نظم اجتماعی و بنیان خانواده شود و به آرامش روحى ، روانى و عفت عمومى , صدمه وارد کند, موردتأیید اسلام نیست . اسلام می خواهد انواع لذت های جنسی در محیط و درون خانواده شکل گیرد واز این طریق آرامش روحی و روانی و پیوند های عاطفی نیز برقرار بماند و با طرح آن در محیط جامعه به پیوند خانواده و اجتماع نیز آسیب وارد نشود .
پی نوشت ها:
1.
بحارالانوار، ج 101، ص 32.
2.
مسعود معصومی، احکام روابط زن و مرد، ص 156.
3.
همان، ص 161
4.
همان، ص 175.

 

اگه دستام خالی باشه وقتی باشم عاشق تو
غیر دل چیزی ندارم که بدونم لایق تو

دلمو از مال دنیا به تو هدیه داده بودم
با تموم بی پناهیم به تو تکیه داده بودم....

 


پنج شنبه 89 مهر 29 , ساعت 4:47 عصر
دانلود کنیدادامه مطلب...
<      1   2   3   4      >

لیست کل یادداشت های این وبلاگ