کد تقویم

سفارش تبلیغ
صبا ویژن
دوستی ات، [در حدّ] شیدایی و دشمنی ات [مایه] هلاکت نباشد . دوستت را به اندازهْ دوست بدار و دشمنت رابه اندازهْ دشمن بدار . [امام علی علیه السلام]
 
پنج شنبه 89 آذر 25 , ساعت 2:6 عصر
سرنوشت شوم قاتلین و معاندین امام و اهل بیت ایشان
*حرمله(لعنة الله علیه) : قاتل علی اصغر بود که پس از دستگیری تیر باران شد.
*خولی(لعنة الله علیه) : وی سر امام حسین(علیه السلام) را به منزلش برد و به دستور مختار دست و پایش را بریدند و در آتش سوزاندند.
*شرحبیل(لعنة الله علیه) : وی که در روز عاشورا از پشت به صورتامام حسین(علیه السلام) زد، به دستور مختار در آتش سوزانده شد.
*شبث بن ربعی(لعنة الله علیه) : وی در روز عاشورا با شمشیر به صورتامام زد. به دستور ابراهیم (پسر مختار) سرش را بریدند و بدنش را سوزاندند.
*ابجربن کعب(لعنة الله علیه) : وی مقنعه از سر حضرت زینب (سلام الله علیها) برداشته و گوشواره های ایشان را گرفته و کشیده تا گوش ایشان پاره شد. به دستور ابراهیم دست ها و پا هایش قطع و چشم هایش را از حدقه بیرون آوردند.
*سنانبن انس(لعنة الله علیه) :در روز عاشورا به گلوی امام حسین (علیه السلام) شمشیر زد و در این حال می گفت: سوگند به خدا من سر تو را تو جدا کنم با اینکه می دانم تو پسر رسول خدا و از نظر پدر و مادر، بهترین انسان روی زمین هستی. به دستور مختار سر انگشتان را بریده و سپس دستها و پا هایش را قطع کردندو او را در میان دیگ جوشان انداختند تا به هلاکت رسید.
*اخنس(لعنة الله علیه) : وی امامه حضرت را به یغما برد، هنگامی که آن را بر سر نهاد دیوانه گشت.
*اسحاق بن حوبه حضری(لعنة الله علیه) : پیراهن حضرت را از تن مبارک درآورده و پوشیده، وی مبتلا به بیماری پیسی شد و همه موهای بدنش ریخت.
*ابجربن کعب تیمی (لعنة الله علیه) :که خداوند اورا لعنت کند،شلوار رزمی امام را بهغارت بردکه پس از این کار زمین گیر و و هردو پایش فلج شد.
*بجدل بن سلیم کلبی(لعنة الله علیه) : وی که با بریدن انگشت امام حسین(علیه السلام) ، انگشتر ایشان را ربود، به دستور مختار دست و پایش را قطع نموده و رهایش کردند، آنقدر در خون خود غلتید و دست و پا زد تا به درک واصل شد.
*شمر (لعنة الله علیه) : پس از قیام مختار وی از کوفه بیرون رفت و جمعی از سپاهیان به سر کرده ابو عمره به جنگ او رفتند، شمر در این نبرد کشته شد و تن او را پیش سگان انداختند.
*عمر سعد(لعنة الله علیه) : عمر سعد در پنج سالی که پس از جریان عاشورا زنده بود روز خوشی ندید و مرگ او طبق نفرین امام به صورت ذبح، آن هم درون خانه و در میان رختخواب گرددید. ذلت و بدبختی او بلافاصله پس از جریان عاشورا شروع شد،او هم مورد خشم ابن زیاد قرار گرفت و هم مورد نفرت عموم مردم کوفه، هر وقت به مسجد می رفت مردم از وی کناره می گرفتند و هر وقت ازکوچه و بازار عبور می کرد، مرد و زن و کوچک و بزرگ آن او را سب و لعن می نمودندو می گفتند:هذا قاتل الحسین.
            ابن قتیبه می گوید : کیسان طبق دستور مختار وارد خانه عمر سعد (لعنة الله علیه) گردید و او را در میان رختخواب یافت. وی چون قیافه خشمناک کیسان را دید مرگ خویش را یقین کرده و خواست از جای خویش برخیزد که لحاف به پایش پیچید و به روی رختخواب افتادو کیسان مجالی ندادو سر از تنش جدا نمود و این چنین دفتر جنایت بار زندگی او در هم پیچیده شد.
*ابن زیاد(لعنة الله علیه) : ابراهیم بن مالک اشتر ، ابن زیاد را دستگیر نموده و به شخص مطمئنی سپرد و دویست سواره را نگهبان او کرد. آنان ابن زیاد را بردند و صدا می زدند یا لثارات الحسین.هنگام صبح، ابراهیم امر کرد اسرا را آوردند. اولین کس، ابن زیاد(لعنة الله علیه) بود. خنجر را بر حلقش گذاشت و سر او را برید و بعد جسدش را آتش زدند.
 
منبع: مقتل لهوف-سید بن طاووس
 
 


لیست کل یادداشت های این وبلاگ